دوست مي دارم آن را كه خداي خويش را گوشمال مي دهد زيرا عاشقِ خدايِ خويشتن است. پس بايد با غضب ِ خدايش فنا شود
دوست مي دارم آن را كه روان اش در زخم پذيري نيز ژرف است و پيشامدي كوچك او را نابود تواند كرد. پس شادمانه پا بر پُل مي گذارد
دوست مي دارم آن را كه روان اش چنان سرشار است كه خويش را از ياد مي بَرَد و همه چيز در درونِ اوست
چنين گفت زرتشت - نيچه*