ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

09 February 2007

جمعه=صفر



وقتی که زندگی یک دفعه، خیلی تصادفی، جلوی روت، چسبیده به چشم هات استریپتیس می کنه واقعن به نظرت جالبه؟ به کجاش خیره شدی؟! با چشم هات چی رو مرور می کنی؟ این حقایق دست خورده ی بد بو هنوز جذابیت داره؟

4 Comments:

At Friday, February 09, 2007 7:43:00 AM , Anonymous Anonymous said...

همه اش سراسیمگی است همه اش

 
At Saturday, February 10, 2007 12:56:00 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام! هنوز يه تازه گيهايي هست

 
At Sunday, February 11, 2007 2:01:00 AM , Anonymous Anonymous said...

ماه جان زیبایی و خشونت تا وقتی انسان هست،تماشاگر هم خواهد داشت.
به چی اعتراض می کنی؟ تکه ی دیگری از حقیقت؟
...
ماهی هایت خیلی خوب اند.بخصوص سمت راستی با پولک هایش.
سرخوشانه زی!
به هر طرف که نگاه می کنی!

 
At Sunday, February 11, 2007 8:24:00 AM , Blogger ماه کولی said...

نگین عزیز
در این پست اعتراض به خودم بود . خودی که با کاویدن بیش از اندازه ی زندگی ، زندگی را تکه پاره می کند و خودش را.خوب گاهی وقت ها لازم است آدم خودش را با صدای بلند و حتی جلوی چشم بقیه دعوا کند

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home