تن ها
کلید آلتت
آلتت
قفل
کلید
و حرف زاده شد
فک
تکان خوردن
دست
شانه ها
شروع و تمام شدن
و شکست در
از قسمت سوراخ
سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم