ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

20 January 2008

اجرا

حس گرفته ام
حس گرفته ام و تمرین می کنم
باید نقشم را خوب پیاده کنم
کلنجار می روم
می روم و می آیم
دور سن می پیچم
حس گرفتن ... اوه
باید مناسب صحنه باشم
یک صورتک؟
نه نه
یک من دیگر
برای مناسب بودن
کافی است؟
پیاده می شوم

5 Comments:

At Sunday, January 20, 2008 3:37:00 AM , Blogger 4040e said...

وقتی آدم از اتوبوس پیاده می شود فی الواقع سوار اتوبوس پیاده ها شده...

 
At Sunday, January 20, 2008 6:41:00 AM , Blogger N said...

الان تو كدامشاني؟

 
At Monday, January 28, 2008 5:37:00 AM , Anonymous Anonymous said...

تو تنها نیستی
کلی آدم اینجاست
اگر صورتکت را نزنی به تو می خندند
تماشاچیانی که همه صورتک زده اند
حتی هزار من دیگر هم کار یک صورتک را نمی کند

 
At Friday, February 08, 2008 7:41:00 AM , Anonymous Anonymous said...

kheli vaght ast piade shodim

 
At Monday, February 11, 2008 6:39:00 AM , Anonymous Anonymous said...

ماه هم کولی شده
باز بد قولی شده
...

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home