ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

29 July 2005

مجسمه

اگر مجسمه ای باشیم
خُب ، مجسمه ها
لحظه هایی دارند
ساعاتی غریب
که شاید از ترس
به سطر ها پناه می برند
و بارها و روز ها
نگاهتان می کنند
تا حباب های خاکستری هوا
سینه هاتان را واژگون نکند
نیستیم اما ، احساس من این است
حتی وقت ِخوبی
سایه ایم و آواره
از ترس شکستن
فرار می کنیم
پ.ن : برای نزدیک ترین هایم که بی خیال، می گذرند

4 Comments:

At Friday, July 29, 2005 2:37:00 PM , Anonymous Anonymous said...

درود و سپاس از همفکری/شاد خوار باشی دوست نادیده

 
At Friday, July 29, 2005 6:57:00 PM , Anonymous Anonymous said...

و هر مجسمه یک یادآوری!!/خطر زبان برای آزادی روح-هر وازه یک پیش داوری است(آواره و سایه اواره وسایه اش/ف.و.نیچه).

 
At Saturday, July 30, 2005 1:27:00 AM , Anonymous Anonymous said...

عذر می خواهم. ترکیب فاعلی ِ " شاد خوار " به چه معناست؟ من میل ِ زیادی به فرا گرفتن اش دارم. لطفا ، ندانسته باقی نگذارید ام

 
At Saturday, July 30, 2005 5:20:00 AM , Anonymous Anonymous said...

درود عزیز Anonymose
شاد خوار به معنای خوش گذران/شادمان/خوش حال.شادخواری به معنا خوشگذرانی باده گساری

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home