...خرما ، برای
صدایت را توی دست می گیرم
دور انگشت های لرزان می پیچم
با زبان تَرَش می کنم
می جَوَمش
طعم خرما دارد
با این حال برعکس چیزی ست که می شنوم
شاید چون این جا هوا آفتابی ست
و آنجا خیلی سرد
نباید چشیدنش را مرتکب شد
راست می گویی
اول مرداد هم هست و
این جور میوه ها
یک بار برای همیشه
ترشیده می شوند
پس آرام باش نخل تلخ من
آرام باش
دیگر کودک باز نمی گردد و
از سر و کولت بالا نمی رود
او مدت هاست
بی هیچ تماسی
دور انگشت های لرزان می پیچم
با زبان تَرَش می کنم
می جَوَمش
طعم خرما دارد
با این حال برعکس چیزی ست که می شنوم
شاید چون این جا هوا آفتابی ست
و آنجا خیلی سرد
نباید چشیدنش را مرتکب شد
راست می گویی
اول مرداد هم هست و
این جور میوه ها
یک بار برای همیشه
ترشیده می شوند
پس آرام باش نخل تلخ من
آرام باش
دیگر کودک باز نمی گردد و
از سر و کولت بالا نمی رود
او مدت هاست
بی هیچ تماسی
کف دست هاش پر از سوزن است
5 Comments:
سیگاری می کشم چه باک!
This comment has been removed by a blog administrator.
sepas ke neveshty
eshghkafynist
اما مدت هاست که نخل تلخ ما خرمای ترشیده می دهد/اما کودک کف دستش ÷ر از سوزن است اما نخ ندارد تا تکه پاره شده بادبزنش را وصله کند
تنهایی/ کاشته نمی شود.می رسد/و از این رو باید/خورشید دلداده ات باشد.(ف.و.نیچه)
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home