نوازش
کوچه ما مردکی دارد با آکاردئون. وقتی می نوازد کوچه بوی مرگ و حسرت می گیرد. من از این بالا، آویزان از پنجره با چشم های خیس نگاهش می کنم. او هم. و منظورش این است که برایم قدری پول بیار
سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم
3 Comments:
آخي ... گريه نكن ماه كولي ماهم گريه مون ميگيره هااااااااا
مردک ؟ ک پسوندتحقیر نبود ؟
نوازش خوبه
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home