ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

30 May 2007

امروز


برای قدم زدن احساس خوبی دارم. برای چای نوشیدن و صحبت کردن. برای تماشای همه ی زندگی ام که شاید زود سیاه شد
زیستن در سیاهی توانایی خیال کردن را زیاد می کند. خیال کردم و خالق شدم. خالق هر لحظه ی چیزی که نبود

4 Comments:

At Wednesday, May 30, 2007 1:36:00 AM , Blogger 4040e said...

: )

 
At Wednesday, May 30, 2007 1:58:00 AM , Anonymous Anonymous said...

...

 
At Wednesday, May 30, 2007 4:29:00 AM , Anonymous Anonymous said...

خيلي خوبه ... فقط موقع قدم زدن چتر هم با هم خودتون ببريد در ضمن چايي رو هم بدون قند بخوريد كه ضرر نكنه

 
At Friday, June 08, 2007 8:34:00 AM , Blogger صورتکِ خیالی said...

wow

چقدر خیلی زیاد معرکه بود ، جدا عالی بود
لذت میبریم:*

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home