امروز
برای قدم زدن احساس خوبی دارم. برای چای نوشیدن و صحبت کردن. برای تماشای همه ی زندگی ام که شاید زود سیاه شد
زیستن در سیاهی توانایی خیال کردن را زیاد می کند. خیال کردم و خالق شدم. خالق هر لحظه ی چیزی که نبود
سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم
4 Comments:
: )
...
خيلي خوبه ... فقط موقع قدم زدن چتر هم با هم خودتون ببريد در ضمن چايي رو هم بدون قند بخوريد كه ضرر نكنه
wow
چقدر خیلی زیاد معرکه بود ، جدا عالی بود
لذت میبریم:*
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home