ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

07 April 2007

عاشقانه


این لحظه هست
که آرام هستی
هستی آرام است
که هستم
هستی ات برایم؟
برایت هستی ام
ما هستیم
هنوز هم

7 Comments:

At Friday, April 06, 2007 5:12:00 PM , Anonymous Anonymous said...

هستی هربرباد بودن هایت را سر چهار راه بعدی جا می گذارم و اولین اتوبوس را سوار می شوم.

 
At Friday, April 06, 2007 9:16:00 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام خيلي عاشقانه مي نويسي نقاشي هايت هم مثل عكسي كه به عنوان معرف خودت گذاشتي تو دل برو هستند من مي ميرم واسه اون چشمون سياه درشتت و دندونهاي صدفي ات وقتي مي خندي

 
At Friday, April 06, 2007 9:16:00 PM , Anonymous Anonymous said...

دلم هواي تو كرده بگو چه چاره كنم

 
At Friday, April 06, 2007 10:09:00 PM , Anonymous Anonymous said...

تو هستی که من آرامم

 
At Saturday, April 07, 2007 1:44:00 AM , Anonymous Anonymous said...

بابا ماه كولي جون ، ديگه زدي توي خط شاعري و اين صوبتها

 
At Saturday, April 07, 2007 9:56:00 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام عزیزم.
ممنون که قلم رنجه کردی....شعرا و نوشته هات همه قشنگ بودن...عاشق باشی و پر احساس.
یا حق
سمانه طالبی

 
At Sunday, April 08, 2007 4:35:00 AM , Anonymous Anonymous said...

هستم اگر مي روم..

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home