تا پائیز
1
برای صدا کردن همه صداهای جهان هزار حنجره کافی است
برای صدا کردن تو
هزار روز فاصله
هزار راه ِ فرار
برای انعکاسش یک لبخند
می دَوَم
برای صدا کردن تو
هزار روز فاصله
هزار راه ِ فرار
برای انعکاسش یک لبخند
می دَوَم
تا پائیز
با باد می دَوَم
با باد می دَوَم
2
تکیه به دیوار از دور
از دور در خاک دست های تو
از دور در خاک دست های تو
در لحظه ی مرگ
طعم گیلاس، گودال و سایه ات کجاست؟
3
شه شه ی صدای چوب
جارو می کشد مغزم را
من را
بالا رفتن بامزه است
برگ شدن ؛ سبز شدن؛ زهر مار
4 Comments:
Ghashang bood :)
سلام خانم ماه کولی.ممنون سال نو شما هم مبارک. نوشتن هم به عرضتان برسانم می نویسم منتهی نه برای وبلاگ. داستان بلند و فیلم نامه و
comicbook
مدتی است به شدت از داستان کوتاه های خودم بدم آمده. تا یک چیز جدید پیدا نکنم نمی نویسم!
در ضمن با اینکه من واقعا شعور شعر ندارم ولی دومی را به خاطر طعنه طعم گیلاسی اش دوست داشتم خیلی.
عکست شعر ترست و شعرت عکس های خوبی دارد
پاینده و پرکار
برای شنیدن من
یک نگاه تو کافی است
دریغم می دهی بر دیوار؟
طعم این دیوار&گیلاس است اما!!د
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home