ماه کولی

سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم

01 April 2007

اتفاق یا حادثه؟


در یک عکس دانی مجازی به اتفاق عکس هایمان کنار هم قرار گرفته بود.عکس من سمت راست بود و عکس او چپ. من می خندیدم و او اخم کرده بود ، شاید هم غرورش این شکلی بود؛ نارنجی و خاکستری. سر من با همان لبخند آرام در صورت، به چپ خم بود؛ سمت شانه ی او و شانه ی او واضح و محکم بود. یک دفعه سرم افتاد روی شانه اش. ترسیدم. بعد به جای عکسم یک مشت ِگره کرده گذاشتم! استوار و جنگجو؛ توی هوا

3 Comments:

At Sunday, April 01, 2007 8:12:00 AM , Blogger قلــم صد و سی و نه said...

139..
همیشه شایعه و انعکاس های همیشه
شیوع پچ پچه ها و تماس های همیشه

دلی شکسته شد و غرق خون به گوشه ای افتاد
دوباره سینه به سینه هراسهای همیشه

ندیدی یکی همینک همینجا....
و خلق یک اثر و اقتباس های همیشه
...

و خلق یک اثر و اقتباس های همیشه...

خوبه ...
ولی همیشه سیب به روی رودخانه ی روبریتان غلت نمیزند؟!!!!

موفق و برقرار باشید

 
At Sunday, April 01, 2007 3:41:00 PM , Anonymous Anonymous said...

با مزه بود :)

راجع به شعر من هم : شاید

 
At Monday, April 02, 2007 2:34:00 AM , Blogger قلــم صد و سی و نه said...

139..

چیز خاصی که ...
مطمئنا هست
اما یه جر رمزگردانیه ذهنی واسه ی خودمه...

از اینجا هم ناشی میشه...
اگه دوست داشتی بگو کل غزل رو بعدا برات میل کنم

ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است

have good time

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home