انطباق
حسابی پائیز شده . نشسته ام پشت میز از صبح و کتاب می خوانم . از لای کتاب هر از چند گاهی برای فکر کردن و تعجب کردن ، چشمم سمت پنجره می رود ؛ هی... ، چقدر پائیز شده . پائیز که می شود انگار از نوشتن می ترسم . می ترسم خودم را لو بدهم . لو دادن یعنی از زندگی خصوصی گفتن . با خودم می گویم نمی نویسم اصلن . نقاشی می کشم . می روم رنگ ها را می آورم . آب می آورم . مقوا و قلمو و مداد می آورم و یک لیوان چای . کتاب ها را هم از روی میز بر می دارم و ضبط را با صدای ملایم ، طوری که فقط شنیده شود ، روشن می کنم . با خودم حرف می زنم و می کشم
مدتی به همین شکل می گذرد ولی فقط مدتی . بعد ، مثل یک کودک سر به راه و رام شده ، لباس می پوشم ، کیفم را با کاغذ و رنگ و بقیه ی چیز ها پر می کنم و می روم . به خودم می گویم زود ِزود بر می گردم
10 Comments:
in chanvaghte ziad chai mikhori ghazie chie :d
faghat khastam avalin comment ro bezaram!!!
ترک کردن سخت است... حتی ترک سیگار...ترک کردن سخت است...ا
وبلاگ قشنگی داری قشنگ باشی
خورشید در پائیز زودتر غروب میکند و درختان با های های بلندتری گریه میکنند. خاک به فراموشی و خواب نزدیکتر میشود و من سفیدی کاغذ را مینگرم و نقش پاییز را میکشم.
naghsh paeez ra bekesh , az link ham mamnoon, nazar lotf shoma hast , oon sher ham az ostad marhoom bijan jalali hast.
كتابم را محكم زير بغل مي گيرم و سنگيني دلپذيرش را مثل بار سرنوشتي شيرين به دوش مي كشم. يك روز ،فقط يك روز مثل امروز، سرشار و سبكبار،پراز تب وتاب و تپش،پراز خواب وخيال ،به يك عمر ، به صدسال زندگي آسه بروآسه بيا مي ارزد
.شايد اين وقت سرمستي ، اين فرصت متعالي ، لحظه يي گذرا باشد ، كه حتما هست. مهم نيست. خاطره اش را نگه مي دارم و با ياد اين امروز ، اين ساعت شاداب غني ، ته مانده ي روزهاي آينده را رنگين مي كنم.
فوق العاده ست....چند وقتی بود که یه احساسه غلیظ نچشیده بودم...این که کتابا رو بر میداری و ضبط رو با صدایی که فقط خودت میشنوی بلند کنی، رنگینترین حالتیه که توو این 2-3 ماه شنیدم...
keep up the gud work girlie!
nemidonam chera ehsas mikonam jaye yek kalagh dar in neveshte khaliye :D .shayad kalaghe to bome naghashiye .:D
shayadam to kasiye ke miyad nazar mide :P
va hanooz paeez ast ...
ama man khodamo lo midam
shayad ba khodam kenar byam
.
.
dar bareye paeez
chasbidan hash baraye man lahzee
ama nostaligy esh bishtare
.
.
.
vaghti mitarsi chizi lo bere,un vaghtie ke kheili chizha dare un tah shoru mikone be bargh zadan...engar paeize ajibe khubie emsal,na?
:)
karhaye ghabliat ra didam,maalume ke hamishe roo be jolo dari.
hamishe movafagh bashi.
و می روم . به خودم می گویم زود ِزود بر می گردم...
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home