هوای ابری
بیشتر اوقات ذهنم درگیر فکر کردن به یکی دو چیز اساسی است. یکی دو چیز اساسی زنده گی، برای زنده گی کردن. برای روز های تنهایی و آینده ای مبهم و محو. درگیر بودن به کاری آدم را حسابی خسته می کند و گاهی هیجان زده. تصمیم برای انجام دادن کارهای مثبت و بی توجهی به قسمت خالی اشیا هم، وقت و انرژی زیادی می گیرد. آن هم برای آدم هایی مثل من که چشمشان به دیدن کاستی ها عادت داشته. همیشه برام نبودن چیز یا کسی از بودنش پر رنگ تر بوده و شاید تیغ تیز نا ملایمات اولیه دیدم را واژگون کرده. برای من تخریب کردن حال برای رسیدن به چیز بهتر کار ساده ای ست، کتمان کردن وضعیت گذشته ام کار ابلهانه ای و ندیده گرفتن واقعیت های ناخوش آیند یا خوش آیند روزهای رفته غیر ممکن ترین کار ممکن
برای آدمی که تنهاست شاید چیزهای زیبا جلوه ی بیشتری داشته باشد و چیز های زشت هم و برای آدم تنهایی که بخش خالی زنده گی و نداشته هاش پر رنگ تر است، چیزهای زشت و کم بیشتر آزار دهنده می شود
خوب، این روزها با فکر کردن و بو کردن تمام ثانیه های گذرنده توی تنهاییم زنده ام ولی فعلن زنده گی نمی کنم
6 Comments:
همیشه تنها چای میخورم،
تنها تب میکنم،
تنها موسیقی گوش میدهم.
فکر میکنم «تنها» یک آدم است
که اینجا خانه کرده
شاید
.....راستیلینک و درست کردم اشتباه از من بود
****
راستی لینک
...
yade in sher az maiakovskii oftadam:
baraye shadmani ,sayareye man chandan monaseb nist .
baraye chidane shadi az ayande bayad ke dast pish bord.
mordan dar in zendegi hargez (hargez)moshkel nabode ast .
sakhtane ye zendegi be marateb moshkel tar ast .
rastesh in posto 3 bar khondam har dafe ham bishtar az dafeye pish delam gereft ... ama be nazare man dar hae ensani omidi ghoghnos var vojod darad ke vaghti yek omid dar hale sokhtan ast az khakestar hayash(dir ya zod) omidi digar be vojod miayad .dar zemn gahi tanhaie moghadas tar ast leila .
kholase man nemidonam 5 shanbe khoshal miyai ya :D
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home