**
برای زینب عزیز
به سرخی دستان کوچک کودکی ام... نه
آنچه از بی نهایت در تو احساس کرده ام
نه
تو بگو چه بگویم
که باشی
که بگویی
من تمام درد های نخراشیده ام
تمام پر پر زدن های یک تنهایی وحشی
این روزهای روح مرا نیز
تنها تو
مادری
آنچه از بی نهایت در تو احساس کرده ام
نه
تو بگو چه بگویم
که باشی
که بگویی
من تمام درد های نخراشیده ام
تمام پر پر زدن های یک تنهایی وحشی
این روزهای روح مرا نیز
تنها تو
مادری
6 Comments:
.... nothing to say
مرسی از اومدن
شرمنده اگه دست خالی بر می گشتی
در عوض من همیشه دست پر بر می گردم
(از اینجا)
جایی نبودم همین دور و اطراف
برای دل خودم پرسه زنون سوت می زدم
روزهای فرود را می گذارنید لابد. منتظر اوج شما می مانم.
ghasam be jane sokot ...
salam mah e koli e barfi-rang,mikhanamat...,
az ashnaii khoshhal shodam,hamishe sher bashi.
زخم هایت را با شوری اشک های شبانه مرحم کن
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home