تلخای دوزخ
ما بسی کوشیده ایم
که چکش ِخود را
بر ناقوس ها و به دیگچه ها فرود آریم
بر خروس قندی بچه ها
و بر جمجمه ی پوک ِ سیاست مداری
که لباس رسمی بر تن آراسته
که چکش ِخود را
بر ناقوس ها و به دیگچه ها فرود آریم
بر خروس قندی بچه ها
و بر جمجمه ی پوک ِ سیاست مداری
که لباس رسمی بر تن آراسته
ما بسی کوشیده ایم
که از دهلیز ِ بی روزن ِ خویش
دریچه یی به دنیا بگشاییم
اگر دیگر پای رفتن ِ مان نیست
باری
قلعه بانان
این حجت با ما تمام کرده اند
که اگر می خواهیم در این سرزمین اقامت گزینیم
می باید با ابلیس قراری ببندیم
احمد شاملو
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home