تاب ستان
قرار است چیز های تازه بنوشیم
تعلیق
گرمای مدام
و عرق
ریختن
در تابستانی
که چهره ی عشاق
جز هلال اکی
پیدا نیست
سنجاقک پشت نارنجی/ گودالی از مرگ/ اینجا همین ها هستند/ و من هنوز/ با مانتوی ارغوانی و سینه ریز سبز/ نشسته ام روی نیمکت/ و برای تنوع/ از رو به رو ، به خود می نگرم
4 Comments:
عرق ریختن خوبه دوس دارم
ماه كولي ! ببين ! شوما فقط فانتا بنوشيد
این چیزهای تازه خوبه
اسپری های خوش بو جبران می کنند
گاهی !
:دی
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home